آمیلوئیدوز
وجه مشخصه بیماری آمیلوئیدوز رسوب آمیلوئید ( یک ماده بی شکل و صورتی رنگ ) است وانواع اولیه وثانویه دارد .
در نوع اولیه رسوبات أمیلوئید خود بخود ایجاد می شوند .
هنگامی که این رسوبات در یک دستگاه یا حتی دریک محل بدن وجودداشته باشد ، آمیلوئیدوز موضعی ( لوکالیزه ) درنظر گرفته می شود .
یافتن رسوبات امیلوئید در تقریبا تمام بافت های بدن وجه مشخصه فرم منتشرامیلوئیدوز اولیه میباشد.
امیلوئیدوز ثانویه وضعیتی است که درآن امیلوئید درارتباط با دیگر بیماری های سیستمیک چون آرتریت روماتوئید بوجود می آید .
نوع اولیه امیلوئید تمایل به درگیری زبان و حنجره دارد .
ندول های امیلوئید معمولا ساب اپی تلیال و کاملا محیطی بوده وبطور مشخص بوسیله بیوپسی و رنگ آمیزی قرمز کنگو تشخیص داده می شوند .
درمان آمیلوئیدوز حنجره به روش اکسیزیون جراحی است .
ممکن است به علت عود بیماری اکسیزیون های متعدد لازم شود .
پمفیگوس و پمفیگوئید
هردو بیماری فوق باعث تشکیل ضایعات بولوز ( تاولی ) درپوست و غشاهای مخاطی می شوند ، تاول ایجاد شده در پمفیگوس اینترااپیتلیال و درپمفیگوئید ساب اپی تلیال ، می باشند .
تشخیص هنگامی داده می شود که بتوان آنتی بادی های درگردش را بوسیله تکنیک ایمونوفلورسانس شناسایی نمود .
هردو اختلال می توانندحنجره را درگیر کنند .
عفونت مزمن می تواند منجر به تنگی حنجره شود .
درمان هر دو بیماری عمدتا بوسیله استروئیدها انجام می شود.
داروهای سرکوب کننده ایمنی مانند متوترکستات نیز موثر می باشد.
پلی کندریت راجعه
اگرچه اتیولوژی پلی کندریت راجعه نامعلوم است اما تصور می شود که یک اختلال اتوایمیون باشد .
این بیماری نوعا ساختمان های غضروفی گوش ، بینی و حنجره را گرفتار می کند .
پلی کندریت راجعه یک روند التهابی است که با دوره های تشدید و بهبودی خودبخودی مشخص می شود .
تشخیص براساس شرح حال و بیوپسی از ساختمان های غضروفی گرفتار صورت می گیرد .
ازلحاظ سیتولوژی سلول های التهابی حاد و مزمن همراه با یک ماده ائوزینوفیلی که جایگزین ماتریکس غضروفی شده وجود دارند .
مراحل ابتدایی بیماری با تب و علایم نوع آرتریتی مشخص می شود .
مراحل انتهایی نشانگر فیبروز و کندرونکروز می باشند .
درگیری حنجره همراه با علایم شایعی مانند خشونت صدا ، تورم دردناک حنجره و تراشه و دیس فاژی اغلب دراین اختلال روی می دهد .
درمان این بیماری با استروئیدها صورت می گیرد .
سارکوئیدوز
این بیماری اتوایمیون بندرت حنجره را گرفتار می کند .
با این حال ، وقتی که این عارضه اتفاق می افتد اولسراسیون ، تشکیل گرانولوم ، و پیدایش اسکار مشخصه آن می باشند .
تشخیص بوسیله بیوپسی صورت می گیرد که درآن گرانولوم غیر کازئیفیه شناسایی میشود .
درمان این بیماری با استفاده از استروئیدها انجام می شود .
ملاحظه ویژه : درمورد ضایعات حنجره گاهی میکرولارنگوسکوپی و اکسیزیون بوسیله لیزر لازم می باشد .
لوپوس اریتماتوز سیستمیک SLE
تظاهرات حنجره ای SLE متنوع می باشند .
اپی گلوتیت ، لارنژیت حاد ومزمن ، تشکیل گرانولوم ، فلج طناب صوتی همگی گزارش شده اند .
ضایعات حنجره را می توان با اکسیزیون از طریق لیزر درمان نمود.
درمان انتخابی استروئید تراپی می باشد .
گرانولوماتوز وگنر
گرانولوماتوز وگنر متعلق به گروه واسکولیت های سیستمیک نکروزان اولیه با اتیولوژی ناشناخته می باشند .
این اختلال با آنتی بادی های آنتی نوتروفیلی موجود در سیتو پلاسم ANCAs ارتباط دارد .
تظاهر این اختلال بسیار شبیه به گرانولوم کشنده خط وسط می باشد.
درگیری حنجره در هر دو اختلال غیر عادی می باشد .
انسداد بینی ، سینوزیت مزمن و زخم هایی درسپتوم که ترمیم پیدا نکرده ، و غالبا با پرفوراسیون توام هستند ، شایع می باشند .
علایم عمومی عبارتند از :
تب
بی حالی
کاهش وزن
ضایعات حنجره
ممکن است شامل اولسراسیون
و هیپرپلازی پسودواپی تلیوماتوز
نیز تنگی ساب گلوت باشند .
تشخیص بوسیله تست های سرولوژی برای ANCAs ( P-ANCA , C-ANCA) صورت می گیرد .
گرفتن بیوپسی های متعدد ضروری می باشد .
درمان بوسیله استروئیدها و عوامل مهارکننده سیستم ایمنی مانند سیکلوفسفامید و آزاتیوپرین ، انجام می شود .
تعویض پلاسما ، ایمونوگلوبولین داخل وریدی ، وآنتی بادی های مونوکلونال در برخی از موارد می توانند مفید باشند
نئوپلاسم ها و کیست ها
دومین کانسر شایع دستگاه تنفسی ، گوارشی فوقانی بعد از کانسر حفره دهان می باشد.
میزان بقای 5 ساله برآورده شده برای کانسر حنجره 67 درصد است.
SCCa عامل 95 درصد ازبدخیمی های حنجره است و شایع ترین مکان درگیر گلوت می باشد .
بیماری درمردان در دهه های 6و7 شایع ترمی باشد.
q سبب شناسی
استعمال دخانیات عامل خطر اصلی می باشد که یک ارتباط وابسته به دوز می باشد
قطع سیگار نیز می تواند خطر ایجاد حنجره درمصرف کنندگان دخانیات را کاهش دهد.
برخلاف دخانیات ارتباط الکل با کانسر حنجره کمتر مشخص شده است .
الکل هنگامی که با استعمال دخانیات توام شود یک اثر سینرژیسم با آن داردو خطر کانسر حنجره را 50 درصد بیش از میزان اضافی برآورد شده بالا می برد .
افزایش خطر برای نقاشان ، کارگران ساختمان ، افرادی که درتماس با سوخت های دیزلی و گازوئیلی هستند کارگران کارخانه پلاستیکی و افرادی که درتماس با دوزهای درمانی پرتو درمانی قرار دارند ، وجود دارد .
سایر عوامل خطر عبارتند از :
ü پاپیلوماتوز حنجره
ü تماس با گاز خردل و آزبستوز
ü کراتوز حنجره
ü بیماری رفلاکس لارنگوفارنژیال
زهره طالبی