کاسه چشم
دیوارههاى داخلى دو کاسه چشم موازى هستند ولى چون دیواره داخلى و خارجى هر کاسه چشم با هم زاویه ۴۵ درجه تشکیل مىدهند، دیوراههاى خارجى دو کاسه چشم با هم زاویه ۹۰ درجه مىسازند.
در بالغین کره چشم فقط یک پنجم فضاى ۳۰ میلىمترى کاسه چشم را پر کرده است.
کاسه چشم در قدام توسط سپتوم اربیتال از پلکها جدا مىشود.
کاسه چشم در بالا و پائین بهترتیب با سینوس فرونتال و سینوس ماگزیلارى و در داخل با سینوسهاى اتموئید و اسفنوئید مرتبط است.
عفونتهاى سینوسهاى اتموئید و اسفنوئید از طریق دیواره نازک داخلى کاسه چشم (لامینا پاپیراسه) مىتوانند به کاسه چشم منتقل شوند.
سقف کاسه چشم را در جلو استخوان فرونتال و در عقب بال کوچک اسفنوئید مىسازد.
دیواره خارجى کاسه چشم را در جلو استخوان زیگوماتیک (محکمترین قسمت کاسه چشم) و در عقب بال بزرگ اسفنوئید مىسازد.
قسمت اعظم کف کاسه چشم را استخوان ماگزیلا شایعترین محل شکستگى (Blow Out) و بخش کوچکى از قسمت خلفى کف کاسه چشم را استخوان کام مىسازد.
دیواره داخلى کاسه چشم را از جلو به عقب استخوانهاى لاکریمال، اتموئید و اسفنوئید مىسازند.
کیسه اشکى در قدام دیواره داخلى کاسه چشم درون ناودان اشکى قرار مىگیرد.
مدخل تمام اعصاب و عروق چشم و منشاء همه عضلات خارجى چشم (بهجز مایل تحتانی) از آپکس کاسه چشم مىباشد.
ورید چشم فوقانى و اعصاب لاکریمال، فرونتال، تروکلئار از بخش خارجى شیار کاسه چشمى فوقانى خارج حلقهٔ زین؛ Zinn) )
شاخههاى فوقانى و تحتانى زوج III، زوج VI واعصاب نازوسیلیارى از بخش داخلى شیار کاسه چشمى فوقانى (داخل حلقه زین) عبور مىکنند.
عصب اپتیک و شریان افتالمیک از کانال اپتیک و سپس از داخل حلقه زین وارد کاسه چشم مىشوند
کره چشم
کرهاى است، تقریباً به قطر قدامى خلفى ۲/۲۴ میلىمتر که داخل کاسه چشم قرار دارد.
ملتحمه (Conjunctiva)
مخاط پوشاننده خلف پلکها (ملتحمه پالپبرال) و قدام صلبیه (ملتحمه بولبار) را ملتحمه مىگویند که در لبه پلک به پوست و در لیمبوس به اپىتلیوم قرنیه متصل مىشود.
این دو جزء ملتحمه در بین خود فورنیکسهاى فوقانى و تحتانى ملتحمه را مىسازند.
بافت پوششى ملتحمه از سلولهاى مطبق استوانهاى تشکیل شده است که در نزدیکى لیمبوس، روى کارونکل و لبه پلکها مطبق سنگفرشى مىشود.
در بین سلولهاى سطحى سلولهاى گابلت (جامىشکل) مترشحه موکوس اشک قرار دارند
. لایه سطحى استروماى ملتحمه (لایهٔ آدنوئید یا غددی) ساختمانهاى لنفاوى شبیه فولیکول ولى بدون مراکز زایگر دارد.
بهعلت اینکه این عناصر در ۳-۲ ماه اول زندگى وجود ندارند کنژونکتیویت انکلوزیونى نوزادان بیشتر پاپیلارى است تا فولیکولار.
خونگیرى ملتحمه از شریانهاى سیلیارى قدامى و پلکى است و سیستم لنفاوى آن به رگهاى لنفاوى پلکها مىپیوندد.
عصبگیرى آن ازشاخه افتالمیک زوج V مىباشد.
کپسول تنون (Tenon's C) فاشیاى کره چشم
پرده لیفى است که کره چشم را از لیمبوس تا عصب بینائى در بر مىگیرد
اسکلرا و اپىاسکلرا
صلبیه بافت متراکم و سفیدى است که تقریباً به طور کامل از کلاژن تشکیل شده و در جلو توسط بافت تغذیهکننده اپىاسکلرا پوشیده شده است.
لایه قهوهاىرنگ سطح داخلى آنرا لامینا فوسکا (Lamina Fusca) مىگویند که لایهٔ خارجى فضاى فوق مشیمى است
. در عقب باندهائى از صلبیه از بخش قدامى عصب بینائى مىگذرد که به آن تیغه غربالى (Lamina Cribrosa) مىگویند.
در محل اتصال عضلات رکتوس ضخامت آن کاهش مىیابد.
ساختمان اسکلرا مشابه قرنیه از الیاف فیبرو مىباشد ولى بهعلت آب بیشتر، نسبت به قرنیه کدرتر است.
ضخامت اسکلرا در محل اتصال عضلات رکتوس حدود 0.3 میلیمتر و در سایر نواحی ضخامت آن 0.6 میلیمتر می باشد.
عصب دهی توسط اعصاب مژگانی صورت می گیرد.
قرنیه
بافتى است شفاف در جلوى چشم که در محل لیمبوس به اسکلرا متصل مىشود.
قطر افقى آن 11.75میلىمتر و قطر عمودى آن 10.6mm است
ضخامت متوسط قرنیه 550 میکرو متر میباشد
. قرنیه داراى ۵ لایه است که از جلو به عقب عبارتند از:
1 اپىتلیوم (۶-۵ لایه سلول در امتداد اپىتلیوم ملتحمه بولبار)؛
2 لایه بومن (Bowman L) (لایهاى شفاف بدون سلول)؛
3 استروما سازندهٔ ۹۰% ضخامت قرنیه
4 غشاء دسمه (Descemet's M) غشاء پایهٔ اندوتلیوم قرنیه
5 اندوتلیوم (بر خلاف اپىتلیوم فقط ۱ لایه سلول دارد).
6 اندوتلیوم که مسئول حفظ حالت بىآبى (دتورژسانس ) قرنیه است کاملاً به آسیبها حساس است و سلولهاى آن با افزایش سن از دست مىروند.
7 ترمیم اندوتلیال محدود به بزرگ شدن و لغزش سلولهاى باقىمانده است و ظرفیت کمى براى تقسیم سلولى دارد.
8 نارسائى عملکرد اندوتلیوم باعث ادم قرنیه مىشود.
9 منابع تغذیه قرنیه عروق لیمبوس، زلالیه و اشک است.
10 قسمت سطحى قرنیه بیشتر اکسیژن خود را از اتمسفر مىگیرد.
11 حس قرنیه از شاخه افتالمیک زوج V مىباشد.
12 همگنى ساختمان، بىآب بودن، بىرگ بودن
[و بدون میلین بودن اعصاب حسی] عوامل شفافیت قرنیه مىباشد.
یووهآ (Uvea)
لایه پرعروق تغذیهکننده چشم است. این لایه شامل عنبیه، جسم مژگانى و مشیمیه مىباشد و توسط صلبیه و قرنیه محافظت مىشود.
عنبیه
عنبیه (Iris) عضو پهنى است مماس بر سطح قدامى عدسى
که اتاقهاى قدامى و خلفى را از هم جدا مىکند
و توسط عضلات داخل خود، قطر مردمک را کم و زیاد مىسازد.
خونرسانى آن از حلقه اصلى عنبیه و عصبگیرى آن از اعصاب مژگانى مىباشد.
عمل عنبیه انقباض (پاراسمپاتیک زوج (III و( انبساط سمپاتیک) مردمک جهت تنظیم مقدار نور وارده به داخل چشم مىباشد.
مویرگ های عنبیه دارای اندوتلیومی فاقد منفذ هستند non fenestrate
جسم مژگانى (Ciliary Body)
جسم مژگانى (Ciliary Body) عضوى است با مقطع مثلثى که از یک ناحیه قدامى چیندار (Pars Plicata) و یک ناحیه خلفى مسطح (Pars Plana تشکیل شده است.
مویرگهاى آن برخلاف عنبیه داراى منافذ هستند لذا فلورسئین وریدى از آنها نشت مىکند.
لایه بىرنگ داخلى اپىتلیوم سیلیارى ادامه لایه شبکیه عصبى و لایه رنگى خارجى آن ادامه لایه شبکیه عصبى و لایه رنگى خارجى آن ادامه لایه پیگمانته شبکیه است.
زوائد مژگانى (پارس پلیکا) مسئول ترشح زلالیه است.
جسم مژگانى حاوى عضلات طولى (تغییردهنده اندازهٔ سوراخهاى شبکیه ترابکولار)
عضلات حلقوى (عمل تطابق) و عضلات شعاعى است.
عروق و اعصاب جسم مژگانى مشابه عنبیه است
عدسى (Lens )
عدسى (Lens) عضوى است محدبالطرفین، بدون رگ و شفاف با قطر ۹mm و ضخامت ۴mm که مابین زلالیه و زجاجیه قرار دارد.
عدسى توسط زونولها به شیارهاى بین زوائد مژگانى اتصال دارد.
کپسول عدسى کمى از جدار مویرگ نفوذپذیرتر است.
محل اتصال الیاف تیغهاى عدسى در جلوى عدسى بهصورت Y
و در عقب بهصورت Y وارونه بهکمک اسلیت لامپ قابل مشاهده است
. عدسى حاوى ۶۵% آب، ۳۵% پروتئین (بیشترین درصد پروتئین در تمام بدن)،
پتاسیم )بیش از سایر بافتها)، اسید آسکوربیک، گلوتاتیون اکسید و احیاء و ... مىباشد.
عدسی فاقد اعصاب حسی درد می باشد.
زلالیه
زلالیه مایعى است شفاف که از جسم مژگانى ترشح شده از مردمک عبور کرده، در زاویه اتاق قدامى توسط سیستم تخلیه خاص درناژ مىشود.
زاویه اتاق قدامى
محل اتصال محیط قرنیه و ریشه عنبیه را زاویه اتاق قدامى مىنامند.
اجزاء اصلى سازنده زاویه عبارتند از:
خط شوالب (Schwalbe's Line) (انتهاى اندوتلیوم قرنیه)،
شبکه ترابکولار (شبکهاى از صفحات سوراخدار که از طریق منافذ آن زلالیه به کانال اشلم مىرسد)
خار صلبیهاى (Scleral Spur).
زلالیه وارد شده به کانال اشم توسط ۳۰ کانال جمعکننده و نهایتاً ۱۲ ورید زلالى به سیستم وریدى اپىاسکلرا وارد مىشود.
غلافهاى عصب اپتیک
نرم شامه، عنکبوتیه، سختشامه و فضاهاى بالقوه ساب آراکنوئید و ساب دورال همانند مغز در اطراف عصب اپتیک قرار دارند و آنرا تا کره چشم دنبال مىکنند.
سخت شامه برخلاف نرمشامه فاقد عروق است و سمت داخل آن از اندوتلیوم پوشیده شده است.
شبکیه
شکبیه بافتى است عصبى که سطح داخلى دوسوم خلفى کره چشم را پوشانده است ودر جلو در حدود جسم مژگانى بهصورت حاشیه مضرس (Ora Serrata) ختم مىشود.
. لایه شبکیه حسى با واسطه فضاى زیر شبکیهاى به لایه اپىتلیوم رنگى شبکیه رابطه دارد که این فضا محل بالقوه جداشدگى شبکیه مىباشد.
بهعلت اتصال محکم این دو لایه در دیسک اپتیک و حاشیه مضرس. جداشدگى شبیکه در این دو ناحیه محدود مىشود.
فضاى بالقوه فوق مشیمیهاى (بین صلبیه و مشیمیه) این محدودیت را نداشته
لذا جداشدگى مشیمیه تا خار صلبیهاى زاویه اتاق قدامى مىتواند ادامه یابد.
سطح داخلى شبکیه بر روى زجاجیه قرار دارد.
شبکیه از ۱۰ لایه تشکیل شده است که از داخل به خارج عبارتند از:
1 پرده محدودکننده (Limiting) داخلی
2 لایه فیبرهاى عصبى (آکسون سلولهاى گانگلیونى که بهسمت عصب بینائى مىروند)؛
3 لایه سلولهاى گانگلیونی؛.
4 لایه مشبک )پلکسى ف.م) داخلى محل سیناپس سلولهاى گانگلیونى با سلولهاى دو قطبى و آماکرین؛
5 لایه هستهدار (نوکلئار) داخلى حاوى جسم سلولى سلولهاى دوقطبی، آماکرین و افقی؛
6 لایه مشبک خارجى که محل سیناپس سلولهاى دوقطبى و افقى با گیرندههاى نورى مىباشد؛
7 لایه هستهدار خارجى حاوى هسته سلولهاى گیرنده نوری؛
8 پرده محدودکننده خارجی؛
9 لایه گیرندههاى نورى مخروطى و استوانهای
10 اپىتلیوم رنگى شبکیه که غشاء بروک، غشاء پایهٔ این اپىتلیوم است.
ضخامت شبکیه از 0.1mm در حاشیه مضرس تا 0.56mm در قسمت خلفى متغیر است
. در قطب خلفى شبکیه ناحیهاى است به قطر ۳mm به رنگ زرد
(رنگدانه گزانتوفیل) بهنام لکه زرد یا ماکولا که در آن لایه سلولهاى عقدهاى
بیش از یک ردیف سلول ضخامت دارند.
در مرکز ماکولا به فاصلهٔ ۵/۳ میلىمتر خارج از دیسک بینائى یک فرورفتگى بهنام فووهآ وجود دارد که در افتالموسکوپى انعکاس خاص نورى دارد و در آنژیوگرافى فلورسئین بدون عروق است.
در این ناحیه لایه هستهدار خارجى نازک شده، بقیه لایهها وجود ندارند و آکسونهاى سلولهاى گیرنده نورى (لایه الیاف هنله) مسیرى مایل دارند.
در مرکز فووهآ، نازکترین ناحیهٔ شبکیه (0.25mm( بهنام فووه ئولا (Foveola) قرار داد که فقط گیرنده نورى مخروطى دارد.
ماکولا، بهعلت در حداکثر بودن فضاى بالقوه خارج سلولى در بیمارىهاى با تجمع مواد خارج سلولی، مستعد درگیرى است.
ثلث خارجى ضخامت شبکیه از عروق مشیمیه (تا داخل لایه مشبک خارجی) و دو ثلث داخلى آن از شریان مرکزى شبکیه تغذیه مىشود.
فووهآ منحصراً از مشیمیه )کوریوکاپیلاریس) تغذیه مىشود لذا در جداشدگى شبکیه مستعد آسیب برگشتناپذیر است.
عروق خونى شبکیه برخلاف مشیمیه منفذدار نیستند که سد خونى - شبکیهاى داخلى را مىسازند. سد خونى - شبکیهاى خارجى در سطح اپىتلیوم رنگى شبکیه قرار دارد.
زجاجیه (Vitreous)
زجاجیه (Vitreous) جسم ژلهاى بدون رگ و شفاف مىباشد که سطح خارجى آن (غشاء هیالوئید) در تماس با کپسول خلفى عدسی، شبکیه و سر عصب بینائى قرار دارد.
با افزایش سن اتصال زجاجیه به همه این نواحى (بهجز کپسول عدسى و سر عصب بینائی) حالت محکم خود را حفظ مىکند.
زجاجیه دو ثلث حجم و وزن کره چشم را تشکیل مىدهد و %۹۹ آن آب مىباشد. ۱% بقیه کلاژن و هیالورونات است.
سپتوم کاسه چشم
فاشیاى خلفى بخشى از عضله حلقوى پلک است که بین لبه کاسه چشم و تارسوس قرار دارد و مانند سدى کاسه چشم را از پلک جدا مىکند.
عروق و اعصاب اشکی، سوپرا و اینفراتروکلئار و آنگولار و نیز عضله بالابرنده پلک فوقانى از این سپتوم مىگذرند.
این سپتوم در پلک فوقانى با تارسوس و عضله بالابرنده پلک در پلک تحتانى با تارسوس آمیخته مىشود
عضلات خارجى چشم
عضلات خارجى چشم عبارتند از ۴ عضله (رکتوس) و دو عضله مایل.
عضلات مایل شامل هستند بر دو عضلهٔ مایل فوقانى و مایل تحتانى که مایل فوقانى بلندترین و نازکترین عضله خارجى چشم است.
عضلات مایل فوقانى ورکتوس خارجى به ترتیب ازاعصاب تروکلئار زوج( IV وابدوسنس (زوج VI
وسایر عضلات از عصب اکولوموتور (زوج III )عصب مىگیرند.
خونگیرى عضلات خارج چشمى از شاخههاى شریان افتالمیک مىباشد
ابرو
ابروها عبارتند از چینهاى پوستى ضخیم پوشیده شده از مو که در بین آنها یک ناحیه بدون مو وجود دارد بهنام گلابلا.
پلک
پلکها از چشم محافظت مىکنند و با حرکت خود فیلم اشکى را مىگسترانند.
پلکها ۵ لایه بافتى دارند که از سطح به عمق عبارتند از:
1 پوست: پوستى است نازک با موى اندک و بدون چربى زیر جلدی.
2 عضله حلقوى چشم (Orbicularis Oculi): این عضله که از عصب فاشیال فرمان مىگیرد، مسئول بستن پلکها است. و سه جزء پرهتارسال (بخش داخل پلکى عضله)، پرهسپتال (روى سپتوم کاسه چشم قرار دارد) و اربیتال (خارج پلک است) دارد.
3 . بافت آرئولار (حفرهای)
4 صفحات تارسال: بافت فیبروى متراکمى است که محافظ اصلى پلکها مىباشد. این صفحات از داخل و خارج بهکمک لیگامانهائى به کاسه چشم محکم مىشوند.
5 ملتحمه پلکی
کیاسماى بینائى
دو عصب بینائى با زاویه ۴۵ درجه به هم پیوسته، کیاسماى اپتیک را مىسازند که تقریباً در بالاى زین ترکى قرار دارد.
در کیاسما الیاف دید نازال دو چشم تقاطع مىکنند که این تقاطع در مورد الیاف ماکولا در ناحیه بالاتر و عقبتر کیاسما قرار دارد.
خونگیرى کیاسما از حلقه ویلیس است.
عصب اکولوموترو زوج (III)
این عصب مسئول حرکات تمام عضلات خارجى چشم (بهجز رکتوس خارجى و مایل فوقانی) و پاراسمپاتیک چشم است.
عصب تریژمینال (زوج (V
عصب تریژمینال که شاخه افتالمیک آن پس از عبور از جدار سینوس کاورنو به سه شاخه
لاکریمال (مسئول حس غده اشکی)،
فرونتال (بزرگترین شاخه عصب افتالمیک که شاخههاى آن یعنى سوپرااربیتال و سوپراتروکلئار مسئول حس ابروها و پیشانى است)
و نازوسیلیارى (مسئول حس قرنیه، عنبیه، جسم مژگانی، داخل ملتحمه و پلکها و نوک بینی) تقسیم مىشود.
شاخه ماگزیلارى عصب اینفرااربیتال را مىسازد که مسئول حس پلک تحتانى و ناحیهاى از گونه مجاور آن مىباشد
عصب ابدوسنس (زوج (VI
عصب ابدوسنس این عصب که تنها عصبى است که از درون سینوس کاورنو عبور مىکند، در کاسه چشم به عضله رکتوس خارجى عصب مىدهد.
عصب تروکلئار (زوج IV)
عصب تروکلئار نازک ترین عصب کرانیال است ولى طولانى ترین مسیر داخل جمجمه اى را دارد و تنها عصبى است که از قسمت خلفى ساقه مغز منشاء مىگیرد
این عصب نیز از جدار سینوس کاورنو مىگذرد و در کاسه چشم به عضله مایل فوقانى مى رود
رتراکتورهاى پلک
رتراکتورهاى پلک مجموعهاى هستند از عضلات مخطط و صاف و عناصر فاشیائى که در پلک فوقانى کمپلکس بالابرنده و در پلک تحتانى فاشیاى کپسولى - پلکى (Capsulopalpebral F.) نام مىگیرند.
بخش عضلانی صاف رتراکتور های پلک از اعصاب سمپاتیک
بخش مخطط از زوج III
پتوز هم در هورنر و هم در فلج زوج 3 دیده میشود
دستگاه اشکى
غده اشکى دو جزء اربیتال (کاسه چشمی) و پالپیرال (پلکی) دارد
مجارى این غده اشکى تقریباً ۱۰ عدد مىباشند که دو غده را به فورنیکس ملتحمه وصل مىکند. برداشتن بخش پلکى غده بهعلت قطع تمام مجارى فوق باعث قطع ترشح کل غده مىشود.
غدد اشکى فرعى شامل هستند بر غدد کروز (Krause G.) و ولفرینگ (Wolfring G.) که در استروماى ملتحمه قرار دارند
خونگیرى غده اشکى از شریان اشکى (شاخه شریان افتالمیک) است.
عصب بینائى
عصب بینائى از حدود ۱ میلیون آکسون سلولهاى گانگلیونى شبکیه تشکیل شده است که آسیب آنها برگشتناپذیر است.
عصب بینائى به فاصله ۱mm پائین و ۲mm داخل قطب خلفى کره چشم از چشم خارج مىشود (قطر ۵/۱( mm و بهعلت میلیندار شدن رشتههاى عصبى پس از خروج ازچشم قطر آن زیاد مىشود (۳mm)
هشتاد درصد رشتهها (رشتههاى بینائی) به جسم زانوئى خارجى LGBو از آنجا به کورتکس بینائى مىروند
۲۰% بقیه (رشتههاى مردمک) به ناحیه پرهتکتال مىروند.
فیزیو لوژی
شبکیه پیچیده ترین بافت چشم است . برای دیدن چشم باید بعنوان یک وسیله بینایی ، بعنوان یک رسپتور پیچیده و بعنوان یک transducer مؤثر عمل کند .
سلولهای استوانه ای مخروطی در لایه نوتور سپتور قادر هستند که تحریک نوری را به ایمپالس عصبی تبدیل کنند که بوسیله لایه فیبر عصبی شبکیه به عصب اپتیک هدایت شده و در نهایت به کورتکس بینایی اکسی پتیال می رسد .
ماکولا مسئول بهترین تیزبینی و مسئول دید رنگی است ، و مخروطها بیشترین سلولهای فوتورسپتوری ان هستند .
در forea مرکزی ، تقریباً یک ازتباط یک به یک بین فوتور سپتور مخروطی ، سلول گانگلیونی آن رشته عصبی خارج شونده وجود دارد و این ارتباط حساس ترین دید را تضمین می کند .
در شبکیه محیطی ، تعداد زیادی از فوتوسپتورها به یک سلول گانگلیونی می پیوندند و سیستم فرستنده پیچیده تری لازم است نتیجه چنین ترکیبی این است که ماکولا بطور عمده باری دید مرکزی و رنگی استفاده می شود ( بینایی در نور photopisvision )
و در حالیکه باقی مانده شبکیه ، که بیشتر تجمعی از فونزرسپتورهای استوانه ای است ، بطور عمده برای دید محیطی و شبانه ( بینایی در تاریکی scotopic ) استفاده می شود .
فوتورسپتورهای مخروطی و استوانه ای در خارجی ترین لایه ی بدون رگ شبکیه حسی قرار گرفته اند و محل واکنش شیمیایی آغازگر روند بینایی هستند .
هر سلول فوتورسپتور استوانه ای محتوی ردوپسین ( rhodopsin ) است ، که یک رنگدانه بینایی حساس به نور می باشد و هنگامی که مولکولهای پروتئینی اپسن (opsin ) با 11- سیس رتینال ( 11- cis retinal ) ترکیب می شوند تشکیل می گردد .
هنگامی که یک فوتون توسط ردوپسین جذب شود ، فوراً 11- سین رتینال را به شکل تمام تراس ( transall ) خود ایزومریزه می کند .
نویسنده : دکتر قادری